یکی بود.................اون یکی هم بود...........................قسمت نبود.......
انتظار سخت است... فراموش کردنم سخت است... اما اینکه ندانی باید فراموش کنی یا انتظار بکشی از همه سخت
تر است...
نازنینم بودی ونازت مرا دلگیر کرد ..کاش میشد درد دلهای مرا تصویر کرد..هرچه کردم
تا بدانی دوستت دارم نشد !!!!تلخی ناباوری هایت دلم را پیر کرد
وقتی به عقب برمیگردی متوجه میشی جای بعضیا تو زندگیت خالی که نیست هیچ....اونموقع هم زیادی بوده به قران!!!
انقدر دلم از رفتنت بد شکست که نمیدانم و قتی برگردی کدام تکه اش خوشحال خواهد شد؟؟؟؟؟؟
صد بار بد کردی دیدی ثمرش را .......خوبی چه بدی داشت که یک بار نکردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عمریست نشسته ام پاد لرزه خربزه هایی که نمیدانم کی خوردمشان
ساهاست کوهستان دلم به حرمت رد پاهایت به برفهایش اجازه ی اب شدن نمیدهد****.
روزی فکر میکردم اگر اورا با دیگری ببینم تمام شهر را به
اتش میکشم اما
امروز حاضر نیستم کبریتی روشن کنم تا ببینم کجاست...