نوشته شده در تاريخ جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, توسط ***یگانه*** |

نوشته شده در تاريخ جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, توسط ***یگانه*** |

انقدر فریادهایم را سکوت کرده ام .....که.......اگر به چشمهایم بنگری..... کر میشوی

نوشته شده در تاريخ جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, توسط ***یگانه*** |

معلم گفت جاهای خالی را با کلمات مناسب پر کنید ... اما نمیدانست جای خالیت با هیچ کلمه ای

پر نمیشود......

نوشته شده در تاريخ جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, توسط ***یگانه*** |

چه تلخ است ......یاد اوری عشقی که گمان میرفت  جاودانه باشد........

نوشته شده در تاريخ جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, توسط ***یگانه*** |

سنگین است تکلیف بی تو بودن/ / تو اسوده بخواب / / مشق گریه های من مانده.......

نوشته شده در تاريخ جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, توسط ***یگانه*** |

وقتی تمام شیرها پاکتی اند* وقتی همه پلنگ ها صورتی اند* وقتی دوپینگ پهلوان میسازد*

ایراد مگیر عشق ها ساعتی اند**

نوشته شده در تاريخ جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, توسط ***یگانه*** |

داشتن مغز برای انسان بودن کافی نیست ...پسته وگردو هم مغزدارند ...برای انسان بودن باید

شعور داشت...

نوشته شده در تاريخ جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, توسط ***یگانه*** |

به قدر هرچه گل دیدم مرا ازار کردی تو... خیانت را در دلم تکرار کردی تو...نخواستم نفرین

اخرین پیمان ما باشد ولی مرا به این کار غلط کردی  ناچار کردی تو.........

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, توسط ***یگانه*** |

پرستوی مهاجری را دیدم به او گفتم به یارم بکو منتظرش هستم <سال بعد پرستو نفس نفس

 زنان امد و گفت دوستش بدار اما منتظرش نمان.

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:, توسط ***یگانه*** |

سلام مرا به وجدانت برسان ...اگر بیدار بود... بگو چطور شب هارا اسوده میخابد؟؟؟؟؟

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.