انقدر فریادهایم را سکوت کرده ام .....که.......اگر به چشمهایم بنگری..... کر میشوی
معلم گفت جاهای خالی را با کلمات مناسب پر کنید ... اما نمیدانست جای خالیت با هیچ کلمه ای
پر نمیشود......
چه تلخ است ......یاد اوری عشقی که گمان میرفت جاودانه باشد........
سنگین است تکلیف بی تو بودن/ / تو اسوده بخواب / / مشق گریه های من مانده.......
وقتی تمام شیرها پاکتی اند* وقتی همه پلنگ ها صورتی اند* وقتی دوپینگ پهلوان میسازد*
ایراد مگیر عشق ها ساعتی اند**
داشتن مغز برای انسان بودن کافی نیست ...پسته وگردو هم مغزدارند ...برای انسان بودن باید
شعور داشت...
به قدر هرچه گل دیدم مرا ازار کردی تو... خیانت را در دلم تکرار کردی تو...نخواستم نفرین
اخرین پیمان ما باشد ولی مرا به این کار غلط کردی ناچار کردی تو.........
پرستوی مهاجری را دیدم به او گفتم به یارم بکو منتظرش هستم <سال بعد پرستو نفس نفس
زنان امد و گفت دوستش بدار اما منتظرش نمان.
سلام مرا به وجدانت برسان ...اگر بیدار بود... بگو چطور شب هارا اسوده میخابد؟؟؟؟؟