بعضیا جوری رفتار میکنن که باید بهشون بگی....
عزیزم درسته ایران جنگل زیاد داره..
اما شما داری تو شهر زندگی میکنی...
یا برگرد پیش دوستات یا ادم باش خواهشا.!!
بیگناه پای دار رفت وخندید...
نمیدانست بالای دار هم خواهد رفت...
چاقو دسته ی خود را برید...
ومحبت خارهارا گل نکرد..
همانگونه که دوری دوستی نیاورد
واتفاقا پول خوشبختی اورد...
انگار دوره ی ضرب المثل ها به پایان رسیده است...
عجب دنیای عجیبی...
لحظه هایت را با کسی سر کن که در نبودش خاطراتش خلوتت را زیبا کند....
دخترک فقط در موقع نماز چادر سر میکرد...
انگار فقط خدا با او نامحرم است...
همیشه یکی هست که هلت بده... چه نشسته باشی..چه روی تاب...
چه ایستاده باشی لب پرتگاه...
اتش بگیر تا بدانی چه میکشم...
احساس سوختن به تماشا نیست....
درخت گاهی دلتنگ تبر میشود..
وقتی پرندگان سیم برق را به او ترجیح میدهند...
این شب ها تنها به این می اندیشم..
که مگر من *تو* را چقدر دوست داشتم..
که خوشبختیت تنها ارزوی من بود..
حتی بدون من...
دست های اورا که گرفتی..
دیگر به من نگاه نکن..نگاه تو.........
بیشتر از دیدن دست هایتان
اتشم میزند..